سوالات متداول قربانی حج

شرایط قربانی چیست؟

شرایط و احکامی برای قربانى واجب (مانند قربانی در حج)، ذکر شده، که برخی از آنها چنین است:
۱. قربانى ‏اگر شتر است باید سن ‏آن کمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد و اگر گاو یا بُز است بنا بر احتیاط کمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد[1] و در گوسفند غیر از بُز باید هفت ماهش تمام و داخل در هشت ماه شده باشد و کمتر از آن کافى نیست.[2]
۲. نباید بیمار باشد.[3]
3. باید خیلى پیر نباشد.[4]
4. ناقص نباشد. بنابراین حیوانى که یک چشم یا هر دو چشم او کور باشد یا لنگ[5] یا گوش‌بریده و یا دم‌بریده باشد، کافى نیست.[6]
5. باید عرفاً لاغر نباشد و اگر در گرده او پیه باشد کافى است.[7]
6. در قربانی واجب، شراکت چند نفر در یک قربانی، در حال اختیار کفایت نمى‌کند؛ بلکه در حال ضرورت نیز، محل اشکال است؛[8] ولی شراکت چند نفر در قربانىِ مستحب، اشکالی ندارد.[9] و مهم نیست که تعدادشان زوج باشد یا فرد.

[1]. آیة اللَّه فاضل لنکرانی(ره): اگر داخل در دو سال شده باشند کفایت می‌کند ولى بهتر است کمتر از دو سال‏ نداشته باشند.
[2]. موسوى شاهرودى‏، سید مرتضى، جامع الفتاوى مناسک حج، ص 197، تهران، نشر مشعر، چاپ سوم، 1428ق.
[3]. آیات عظام: تبریزى، خوئى، سیستانى: بنابر احتیاط مستحب‏.
[4]. آیات عظام: تبریزى، خوئى، سیستانى، خامنه‌اى: احتیاط مستحب نباید پیر باشد.
[5]. آیة اللَّه مکارم: لنگى مختصر مانع ندارد.
[6]. جامع الفتاوى مناسک حج، ص 197؛ «شکسته بودن شاخ قربانی»، سؤال 18220.
[7]. آیة اللَّه خوئى: پیه داشتن گرده ملاک نیست. آیة اللَّه مکارم: اگر بر کلیه او مقدارى چربى باشد کافى است. جامع الفتاوى مناسک حج، ص 198.
[8]. محمودی، محمد رضا،مناسک حج (محشى)، ص 493، مشعر، تهران، 1429 ق.
[9]. محمدی خراسانی، علی،شرح تبصرة المتعلمین، ج‌1، ص 322، بی جا، بی تا.

لطفاً نظر خود را در باره احکام و آداب قربانی در حج و غیر حج بیان فرمایید. و آیا قربانی باید حیوان نر باشد؟

  • پاسخ اجمالی

اگر چه تفصیل و جزئیات احکام شرعی را باید در رساله های عملیه مراجع، جست و جو کرد، اما آنچه به طور کلی می توان گفت این است که از نظر مکتب اهلبیت (ع) قربانی کردن در روز عید قربان یا مستحب بوده و یا واجب. قربانی مستحب؛ یعنی همه افراد مسلمان چه در مکه باشند یا در شهر و سرزمین دیگری باشند می توانند در این روز قربانی کرده و از ثواب آن بهره مند شوند.

قربانی واجب، کسی که در ایام حج برای حج تمتع احرام می بندند واجب است همه مناسک حج تمتع، از جمله قربانی (در سرزمین منا) را در روز دهم ذیحجه (عید قربان) انجام دهد.

لازم به ذکر است که یکی از آداب مستحب در قربانی این است که اگر قربانى، شتر یا گاو است، از جنس ماده انتخاب شود و اگر گوسفند یا بُز است از جنس نر باشد.

  • پاسخ تفصیلی

اگر چه تفصیل و جزئیات احکام شرعی را باید در رساله های عملیه مراجع جست و جو کرد، اما آنچه به طور کلی می توان گفت این است که از نظر مکتب اهلبیت (ع) قربانی کردن در روز عید قربان بر دو قسم است:

1. قربانی مستحب؛ یعنی همه افراد مسلمان چه در مکه باشند یا در شهر و سرزمین دیگری باشند، می توانند در این روز قربانی کنند و از ثواب آن بهره مند شوند.

2. قربانی واجب؛ کسی که در ایام حج برای حج تمتع[1] احرام می بندد واجب است همه مناسک حج تمتع، از جمله قربانی (در سرزمین منا) را در روز دهم ذیحجه (عید قربان) انجام دهد تا بتواند از احرام خارج شود. به نظر می رسد که مطالب بیان شده در سؤال و جواب، در باره قربانی واجب در حج تمتع است.

لازم به ذکر است که یکی از آداب مستحب در قربانی این است که اگر قربانى، شتر یا گاو است از جنس ماده انتخاب شود و اگر گوسفند یا بُز است از جنس نر باشد.[2] در این باره به دو نمونه از روایات اشاره می شود:

امام موسی کاظم (ع) در پاسخ به علی بن جعفر درباره قربانی می فرماید: «قوچ چاق، شاخ دار و نر قربانی کن و اگر گوسفند چاق نر پیدا نکردى، بُز نر چاق و اگر بز نیافتى برّه چاقى را قربانی کن».[3]

در روایتی دیگر آمده: امام علی (ع) هر سال یک قوچ از جانب رسول خدا (ص) و قوچ دیگرى را هم از سوى خود قربانی می نمود.[4]

در زمان احرام رعایت محرمات احرام (کندن و تراشیدن مو و کوتاه کردن ناخن که از محرمات احرام هستند)، واجب است، اما کوتاه کردن مو، ناخن یا تراشیدن سر قبل از احرام حرام نیست،[5] بله مستحب است کسی که خواهد به حج تمتع مشرف شود از مدتی قبل (ابتداء ذیقعده) موی سر و صورت خود را کوتاه نکند،[6] ولی رعایت نکردن این دستور مستحبی ضرری به صحت حج نمی زند.

البته، لازم نیست در همه ده روز اول ذیحجه از محرمات احرام دوری کند و ترک آنها فقط در زمان احرام لازم است، اما قبل از احرام و بعد از خروج از احرام ارتکاب آنها اشکال ندارد.

همچنین لازم نیست که هر کس مسقیماً خود قربانی را انجام دهد، بلکه نیابت گرفتن در انجام قربانی صحیح است.[7] تا زمانی نایب قربانی را ذبح نکند فرد محرم نمی تواند سر خود را بتراشد یا مو و ناخن خود را کوتاه نماید، ولی عدم ذبح نیابتی ضرری برای خود نایب ندارد.

مواردی که به عنوان اعمال مستحبی ایام دهه اول ذیحجه بیان شده نیز مورد تأیید است؛ زیرا چنین اعمالی مانند روزه، تکبیر، تهلیل، تحمید، نیکی به پدر و مادر، صدقه، صله رحم و دیگر اعمال نیک در همه ایام سال و در همه مکان ها پسندیده است و در ایام و مکان های با فضیلتی مانند دهه اول ذیحجه و سرزمین مقدس مکه و مشاعر مقدسه (منا، عرفات، مشعر و…) استحباب و پاداش بیشتری دارد. و در روایات زیادی به ثواب این اعمال اشاره شده است.[8]

همچنین توبه از گناهان و لغزش ها یک امر واجب فوری است؛ زیرا هیچ کس از مرگ خود خبر ندارد، بر این اساس همه کسانی که خود را گنهکار می دانند لازم است، هرچه زودتر و در اولین فرصت از گناهان خود توبه کنند.[9]



[1]. گفتنی است که حجّ بر سه نوع است؛ حجّ تمتّع، حجّ قرآن و حجّ افراد. حجّ تمتّع بر شخصى واجب مى‏شود که از اهل مکّه معظّمه شانزده فرسخ شرعى دور باشد و حجّ قران و حجّ افراد بر شخصى واجب مى‏شود که از اهل مکّه معظّمه باشد یا دورى منزل او از آن مکان مقدّس کمتر از آن مقدار باشد.

[2]. فاضل لنکرانی، محمد، مناسک حج، ص 397، انتشارات امیر قلم، قم، چاپ دوازدهم، 1423ق؛ موسوی شاهرودی، سید مرتضی، جامع الفتاوی – مناسک حج، ص 205، نشر مشعر، قم، چاپ سوم، 1428ق.

[3]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 10، ص 264، نشر اسلامیة، تهران، سال چاپ، مختلف، نوبت چاپ، مکرر.

[4]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 489، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404ق.

[5]. بله برخی از فقها تراشیدن سر را بعد از عمره تمتع و قبل حج تمتع را جایز ندانسته اند. إمام خمینی، مناسک حج (المحشى للإمام الخمینی)، ص342.

[6]. إمام خمینی، مناسک حج (المحشى للإمام الخمینی)، ص 148کسى که قصد حج دارد از اول ماه ذى القعده و شخصى که قاصد عمره مفرده است پیش از یک ماه موى سر و ریش را رها کند.

[7]. مناسک حج (المحشى للإمام الخمینی)، ص 404، مسأله1041، “جایز است که ذبح را کسى دیگر به نیابت انجام دهد و نیت را نایب کند، و احتیاطا خود شخص هم نیت کند.”

[8]. شیخ صدوق، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه، من‏لایحضره‏الفقیه، ج 2، ص 88 و 87، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413ق؛ کلینی،محمد بن یعقوب، الکافی، ج 4، ص 533، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش.

[9]. الحلبی أبو الصلاح، تقی الدین بن نجم الدین‏، الکافی فی الفقه، ص 243.

آیا می شود قربانی حج را در غیر منی انجام داد؟

مراجع عظام تقلید انجام قربانى در وطن را کافی نمی‌دانند، البته برخی از مراجع[1] با توجه به اینکه محل فعلی قربانگاه خارج از منىٰ است، می‌گویند، چنین قربانی کفایت می‌کند، ولی اولویت با ذبح در آنجاست.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
چنین قربانى مجزى نیست و کفایت نمی‌کند.[2]
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
ذبح در مکان فعلی [قربانگاه منی] کفایت می‌کند.[3]
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
تا قربانى در منىٰ ممکن است، قربانى در غیر منىٰ مجزى نیست. بلى اگر به کلى ممنوع شود، اقوى کفایت آن است در وادى محسر، و قربانى در مکّه یا وطن مجزى نیست.[4]
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
اولویت با ذبح در آنجا [قربانگاه منی] است.[5]
حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مد ظله العالی):
خیر، قربانی گوسفند از واجبات حج است و در منی یا جاهایی که امروز ذبح می‌کنند و در ایام حج، باید ذبح شود.

[1]. آیت الله مکارم شیرازی؛ محمودی، محمد رضا‌، مناسک حج (محشّی)، ص 489، نشر مشعر‌، تهران، 1429ق.
[2]. بر گرقته از سایت معظم له.
[3]. بر گرقته از سایت معظم له.
[4]. صافی گلپایگانی، لطف الله، استفتاءات حج (هزار مسأله)، ص 220، س 727 انتشارات حضرت معصومه(س)، قم، چاپ اول، 1422ق.
[5]. بر گرقته از سایت معظم له.

مراد از قربانی در مناسک حج که در سوره مبارکه بقره آیه 196 به آن اشاره شده، چیست؟

  • پاسخ اجمالی
انجام قربانی، یکی از اعمال واجب برای حجاج بیت الله الحرام است. آیه مذکور در صدد بیان این حکم برای حُجاجی است که پس از احرام بستن، به مانعی مانند وجود دشمن یا بیماری برخورده و نتوانند اعمال حج یا عمره را ادامه دهند که به آنها «مصدود» یا «محصور» می‌گویند.
چنین شخصی، چنان‌چه مانع او دشمن باشد و امکان گرفتن نایب برای قربانی کردن هم وجود نداشته باشد، باید همان‌جا که مانع ایجاد شد، قربانی کند و اگر مشکل او بیماری است باید برای انجام قربانی نایب بگیرد و آن‌گاه که از انجام قربانی اطمینان پیدا کرد، حلق کند (سر را بتراشد) و از احرام خارج شود.
یکی دیگر از موارد قربانی، کفاره مخالفت با برخی از اعمال حج است؛ مانند سر تراشیدن در حال احرام قبل از موعد مقرّر آن. در قسمتی از این آیه به این امر اشاره دارد و کفاره آن‌را برای کسانی که از روی عذر و ناچاری مرتکب این عمل می‌شوند یکی از این سه مورد قرار داده است: قربانی یا سه روز روزه یا صدقه.
  • پاسخ تفصیلی
در قرآن کریم می‌خوانیم: «و براى خدا حجّ و عمره را به پایان رسانید، و اگر [به علت موانعى‏] بازداشته شدید، آنچه از قربانى میسّر است [قربانى کنید] و تا قربانى به قربانگاه نرسیده سر خود را مَتراشید و هرکس از شما بیمار باشد یا در سر، ناراحتی‌اى داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به کفّاره [آن، باید] روزه‌اى بگیرد، یا صدقه‌اى دهد، یا قربانی‌اى بکند و چون ایمنى یافتید، پس هرکس از [اعمال‏] عمره به حجّ پرداخت، [باید] آنچه از قربانى میسّر است [قربانى کند]، و آن‌کس که [قربانى‏] نیافت [باید] در هنگام حجّ، سه روز روزه [بدارد] و چون برگشتید هفت [روز دیگر روزه بدارید] این ده [روزِ] تمام است. این [حجّ تمتّع‏] براى کسى است که اهل مسجد الحرام [مکّه‏] نباشد و از خدا بترسید (طبق اوامر و نواهى او رفتار کنید)، و بدانید که خدا سخت‌کیفر است».[1]
این آیه کریمه، جزو آیات الاحکام بوده که در آن به چند حکم فقهی از احکام حج تصریح شده است.
دقیقاً روشن نیست که آیات مربوط به حج در قرآن مجید در چه تاریخى نازل شده است ولى به اعتقاد بعضى از مفسران در حجة الوداع نازل گشت،[2] ولی بعضى از مفسران درباره شأن نزول این آیه گفته‌اند: جمله «فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ» ناظر به جریان «حدیبیّه» است[3] که در سال ششم هجرت واقع شد و مسلمانان از زیارت خانه خدا ممنوع شدند.
به هر حال؛ احکام بیان شده در آیه به ترتیب، به شرح زیر است:
1. در ابتدا، یک دستور کلى براى انجام فریضه حج و عمره به طور کامل و براى اطاعت فرمان خدا داده، می‌فرماید: «حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید» (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ).
در واقع قبل از هر چیز به سراغ انگیزه‌هاى این دو عبادت رفته و سفارش می‌کند که جز انگیزه الهى و قصد تقرّب به ذات پاک او، چیز دیگرى در کار نباید باشد، و اعمال نیز به مقتضاى «وَ أَتِمُّوا» از هر نظر کامل و جامع باشد.
2. سپس به سراغ کسانى می‌رود که بعد از احرام بستن به خاطر وجود مانعى، مانند بیمارى شدید یا ترس از دشمن، موفّق به انجام اعمال حج یا عمره نباشند، می‌فرماید: «اگر محصور شدید و موانعى به شما اجازه نداد که پس از احرام بستن وارد مکه شوید، آنچه از قربانى فراهم شود ذبح کنید و از احرام خارج شوید» (فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ). پس افرادى که گرفتار می‌شوند، و توانایى انجام مراسم حج و عمره را پیدا نمی‌کنند، می‌توانند از احرام خارج شده و به حال عادى باز گردند.
می‌دانیم قربانى ممکن است شتر یا گاو یا گوسفند باشد، که آسان‌ترین آنها گوسفند است، و لذا جمله «فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ» را غالباً اشاره به گوسفند دانسته‌اند.
3. سپس به دستور دیگرى اشاره کرده، می‌فرماید: «سرهاى خود را نتراشید تا قربانى به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود» (وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ).
سؤالی مطرح است که؛ آیا این دستور مربوط به افرادى است که محصور و ممنوع از انجام مراسم حج می‌شوند، و در واقع دستورى است براى تکمیل دستور سابق، و یا این‌که مخاطبش همه حاجیان هستند؟
بعضى از مفسران، معناى اول را برگزیده‌اند و گفته‌اند: منظور از محل هدى (قربانى)، حَرَم است[4] و گاه گفته‌اند، منظور همان جایی است که مانع و مزاحم، حاصل می‌شود و به فعل پیامبر اکرم(ص) در داستان حدیبیّه که محلى است بیرون مکه، استدلال کرده‌اند که حضرت بعد از ممانعت مشرکان، قربانى خود را در همان‌جا ذبح کرد و به اصحاب و یارانش نیز دستور داد چنین کنند.[5]
صاحب تفسیر مفسر مجمع البیان می‌گوید: «به اعتقاد علماى ما، محصور اگر به خاطر بیمارى بوده باشد، قربانى او را در حرم باید ذبح کنند و اگر به خاطر جلوگیرى از دشمن باشد در همان‌جا که جلوگیرى شده است ذبح می‏کنند».[6]
ولى بعضى دیگر از مفسران، این جمله را ناظر به تمام حجاج می‌دانند و می‌گویند هیچ‌کس حق ندارد، تقصیر کند (سر بتراشد و از احرام خارج گردد) مگر این که قربانى را در محلش ذبح کند (قربانى حج در منى و قربانى عمره در مکه).[7]
به هر حال منظور از «رسیدن قربانى به محلش»، آن است که به آن محل رسیده و ذبح شود، و این تعبیر کنایه‌اى از ذبح است. و با توجه به عمومیت تعبیرى که در آیه وارد شده است تفسیر دوم مناسب‌تر به نظر می‌رسد که هم شامل محصور و ممنوع است و هم غیر محصور.[8]
4. سپس می‌فرماید: «اگر کسى از شما بیمار بود و یا ناراحتى در سر داشت (و به هر حال ناچار بود سر خود را قبل از  موقع مقرّر بتراشد) باید فدیه (کفاره‌اى) از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندى بدهد» (فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ).
واژه «نُسُک» به معنای عبادت، و در مورد اعمال حج به کار می‌رود، و «نسیکه» به معناى «ذبیحه» است.[9]
ظاهر آیه این است که چنین شخصى مخیّر در میان این سه (روزه، صدقه و ذبح گوسفند) می‌باشد.[10]
و مراجع عظام تقلید هم درباره این مسئله می‌گویند: کفاره سر تراشیدن، اگر ضرورى باشد، دوازده مُد طعام (ده سیر گندم) است که باید به شش مسکین بدهد، یا سه روز روزه بگیرد، یا یک گوسفند قربانى کند. و اگر تراشیدن از روى ضرورت نباشد، بنابر احتیاط واجب[11] باید یک گوسفند قربانی کند.‌[12]
5. سپس می‏افزاید: «و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، کسانى که عمره را تمام کرده و حج را آغاز می‌کنند، آنچه میسّر است از قربانى» (ذبح کنند) (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ).
اشاره به این‌که در حج تمتّع که عمره قبلاً انجام می‌گیرد، و بعد حج بجا آورده می‌شود، قربانى کردن لازم است، و فرق نمی‌کند که این قربانى شتر باشد یا گاو و یا گوسفند، و بدون آن از احرام خارج نمی‌شود.
درباره اصل «هدى» دو تفسیر وجود دارد؛ اول این‌که از «هدیه» گرفته شده است، و چون قربانى در واقع هدیه‌اى به سوى بیت اللَّه است، این واژه بر آن اطلاق شده است. دوم این‌که از ماده هدایت گرفته شده است؛ زیرا حیوان قربانى را همراه می‌بردند، و به سوى خانه خدا و قربانگاه هدایت می‌کردند.[13]
6. سپس به بیان حکم کسانى می‌پردازد که در حال حج تمتّع قادر به قربانى نیستند: «کسى که (قربانى) ندارد، باید سه روز در ایام حج، و هفت روز به هنگام بازگشت، روزه بدارد، این ده روز کامل است» (فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ). بنابر این، اگر قربانى پیدا نشود، یا وضع مالى انسان اجازه ندهد، جبران آن ده روز روزه است، که سه روز آن (روز هفتم و هشتم و نهم ذى الحجه) در ایام حج واقع می‌شود، و این از روزه‌هایى است که انجام آن در سفر مانعى ندارد، و هفت روز دیگر را بعد از بازگشت به وطن انجام می‌دهد.
7. بعد به بیان حکم دیگرى پرداخته، می‌فرماید: «این برنامه حج تمتّع براى کسى است که خانواده او نزد مسجد الحرام نباشد» (ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ). بنابر این، کسانى که اهل مکه یا اطراف آن باشند، حج تمتّع ندارند، بلکه حج تمتع مخصوص افراد دور از این منطقه است، و مشهور و معروف در میان فقها این است که هرکس 48 میل از مکه دورتر باشد، وظیفه او حج تمتع است، و آنها که در فاصله کمترى قرار دارند، وظیفه آنها حج قِران یا افراد است، که عمره آن بعد از مراسم حج بجا آورده می‌شود.[14]
بعد از بیان این احکام هفت‌گانه در پایان آیه دستور به تقوا می‌دهد و می‌فرماید: «از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید و بدانید خداوند عقاب و کیفرش شدید است» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ).
این تأکید شاید به این جهت است که مسلمانان در هیچ‌یک از جزئیات این عبادت مهم اسلامى کوتاهى نکنند چرا که کوتاهى در آن گاهى سبب فساد حج و از بین رفتن برکات مهم آن می‌شود.[15]

[1]. بقره، 196: «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ».
[2]. شیخ مفید، محمد بن محمد، تفسیر القرآن المجید، تحقیق: ایازی، سید محمد علی، ص 63، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1424ق؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 75، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ بغدادی، علاء الدین علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، تصحیح: شاهین‏، محمد علی، ج ‏1، ص 128، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[3]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، ج ‏1، ص 394، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی‏، محمد عبد الرحمن، ج ‏1، ص 129، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1418ق.
[4]. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج ‏2، ص 87، شرکت سهامی انتشار، تهران، چاپ چهارم، 1362ش؛ حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، ص 41، دار العلوم، بیروت، چاپ دوم، 1423ق؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق: محمد جمیل، صدقی، ج ‏2، ص 272، دار الفکر، بیروت، 1420ق.
[5]. به نقل از: مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 43، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[6]. طبرسى، فضل بن حسن، مقدمه: بلاغى، محمد جواد، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 519، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم،  1372ش.
[7]. به نقل از: تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 43.
[8]. همان، ص 43 – 44.
[9]. راغب اصفهانى، حسین، تحقیق: داودى، صفوان عدنان، المفردات فی غریب القرآن، ص802، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[10]. تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 44.
[11]. آیات عظام اراکى، نورى همدانی: (بنابر اقوى).
[12]. محمودى، محمد رضا، مناسک حج (محشّٰى)، ص 222، م 424 و 425، نشر مشعر، تهران، 1429ق.
[13]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 517.
[14]. مناسک حج (محشّٰى)، ص 20، م 11.
[15]. ر.ک: تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 43 – 48.

چند نفر می توانند در یک قربانی شراکت داشته باشند؟

یکی از واجبات حج تمتع، قربانی است، شراکت در یک قربانی براى چند نفر، در حال اختیار کفایت نمى‌کند؛ بلکه در حال ضرورت نیز، محل اشکال است؛ [1] بله! شراکت در قربانىِ مستحب، مانعى ندارد.[2]

[1]. محمودی، محمد رضا،مناسک حج (محشى)، ص 493، مشعر، تهران، 1429 ق.
[2]. محمدی خراسانی، علی،شرح تبصرة المتعلمین، ج‌1، ص 322، بی جا، بی تا.

آیا می توان حیوانی که شاخ او شکسته، در عید قربان، ذبح کرد؟

این مسئله دو صورت دارد:

یک. اگر مقصود از قربانی، قربانی حج است که در عید قربان در سرزمین منی ذبح می شود، بنا بر دیدگاه بیشتر فقهاء، اگر قربانی در اصل خلقت شاخ داشته باشد، (اگرچه اکنون شاخ ندارد یا شاخش شکسته است)، برای قربانی کفایت می کند.[1] بله! اگر داخل شاخ، شکسته یا بریده باشد، کفایت نمى ‌کند، ولى شکسته شدن شاخ بیرونى اشکال ندارد.[2]

دو. اگر قربانی در غیر حج و به نیّت استحباب و تقرّب به خدا بخواهد ذبح شود، شکسته بودن شاخ حیوان، خللی در درستی این قربانی ایجاد نکرده و اشکالی ندارد.[3]

ضمائم

این پرسش از دفاتر مراجع عظام تقلید استفتاء شد و پاسخ ایشان به شرح زیر می باشد:

خامنه ای، سیستانی، مکارم شیرازی: اشکال ندارد.

صافی گلپایگانی: بلی می تواند انشاءالله تعالی مقبول درگاه خداوند متعال باشد.


[1]. از جمله کسانی که چنین نظری دارند می توان به حضرات آیات: اراکی، صافی،بهجت،تبریزی،خویی، سیستانی، اشاره نمود؛ نک: محمودی، محمد رضا، مناسک حج (محشّی)، ص497، نشر مشعر، تهران، 1429ق.

[2]. امام خمینى،مناسک حج،ص 259، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی (ره).

[3]. استفتا از دفاتر مراجع تقلید توسط سایت اسلام کوئست.